1. خدمت خدمتگزاری بر مبنای عدالت: مهمترین شاخصهی خدمترسانی، خدمت براساس عدالت است؛ برای عدل معانی گوناگونی مانند رعایت حقوق دیگران، رعایت تساوی و رفع هرگونه تبعیض، و… برشمردهاند. اما گاه عدل در معنای جامعتری به کار میرود که شامل معانی یاد شده میشود و این معنا در کلام امیرالمؤمنین علی(ع) دیده میشودکه فرمود: »العدل یضع الامور مواضعها» : یعنی؛ قرار دادن افراد و اشیا در جایگاه شایستهی خود. مبنای این سخن آن است که در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی جایگاهی شایستهی خود دارد و عدل
آن است که این تناسب مراعات شود و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. در نگاه قرآن یکی از فلسفهی بعثت انبیا برقراری قسط و عدالت است. انبیا آمدهاند تا فطرت عدالتخواهی مردم را بیدار سازند و پردهها و موانع ظلمت را از روی آن بردارند، آنگاه که این مهم تحقق یافت مردم، برای استقرار قسط بپا میخیزند (لیقوم الناس بالقسط . این مفهوم عدالت را میتوان در عدالت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، عدالت قضایی، بهرهوری یکسان از امکانات جامعه برای تمامی گروهها، عدالت در قوانین بینالمللی و عدالت استراتژیک و حق استفادهی برابر برای همهی کشورها از سلاحهای هستهای تسری داد. رهبران آسمانی تلاش کردهاند تا با رویکردی آخرتگرایانه دنیای مردم را بر محور عدالت آباد سازند تا جامعهی انسانی با آهنگ عدالت در جادهی کمال حرکت کند. عدالت به اندازهای اهمیت دارد که اگر خدمترسانی بر مدار آن چرخش نیابد شاید ستم به دیگران باشد. در منطق اسلام عدالت ـ برخلاف اومانیسم که همه چیز به تشخیص و فهم انسان واگذار میشود ـ با محوریت حضرت حق ـ جل و جلاله ـ مفهوم و معنا پیدا میکند. اگر خدمت بربنیاد عدالت باشد، توانمندی حکومت است (من عدل تمکن). فرمان و دستور حاکمان به مرحلهی اجرا درمیآید (من عدل نفذ حکمه(. ارزشمندی و شخصیت کارگزاران بالا میرود (من عدل عظم قدره). و عدل سبب استمرار محبت مردم به دولتمردان میشود (العدل یستدیم المحبه). اقتدار و عزت دولت و بقای حکومت و اصلاح جامعه به عدل است و هیچ چیزی چون عدل سبب آبادانی کشور نخواهد شد (ما عمرت البلدان بمثل العدل( ابن خلدون که او را پدر جامعهشناسی لقب دادهاند، جامعه را چون موجود زندهای میداند که متولد میشود، رشد میکند و تغذیه میکند و به دورهی شباب و شکوفایی میرس ، او عدالت را سبب شکوفایی جامعه و ظلم و ستم را مایهی انحطاط حکومتها میداند . عدل ستون خیمهی انقلاب و اصول دین مکتب تشیع است و حیات جامعه به آن وابسته است (العدل حیاه) اگر عدل باشد همه چیز هست، تبعیض نیست، رانتهای اقتصادی و سیاسی و... حذف میشوند و به قول استاد محمدرضاحکیمی: « بدون عدالت تربیت نیست، و بدون تربیت رشد نیست، و بدون رشد هدایت و معرفت نیست، و بدون معرفت عبادت نیست و بدون عبادت سعادت نیست .« 2. توجه به منافع عامه نه خاص: آنچه در خدمترسانی به مردم باید مورد تأمل و مداقه قرار گیرد عنایت به منافع عامه و اکثریت مردم است که خدمت باید در راستای رفاه و حل مشکلات آنها صورت گیرد نه برای دسته و گروهی ویژه، که این گروه میتواند اشراف یا حزب و جناح ویژهی سیاسی باشد؛ این نکتهی مهم را مولا علی(ع) در منشور حکومتی خویش به مالک اشتر نخعی گوشزد کرده است و فرمود: »ولیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق، و اعمها فیالعدل، و اجمعها لرضی الرعیه فان سخط العامه یجحف برضی الخاصه، و ان سخط الخاصه یغتفر مع رضی العامه« « دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو؛ در حق میانهترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خاص ـ نزدیکان ـ را از بین میبرد، اما خشم خاص را خشنودی همگان بیاثر میکند. » توجه به منافع عامه به معنای زیر پا گذاشتن حقوق طبقهی خاص اجتماعی نیست؛ همانگونه که امروزه در برخی از حکومتهای دموکراسی دنیا، هنگامی که اکثریت با رأی عمومی قدرت را به دست میگیرند، حقوق اقلیت مخالف را پایمال میسازند؛ توجه به منافع عامه، به معنای این است که؛ در اصلاحات و خدمات فرهنگی و سیاسی و اقتصادی باید نفع اکثریت مدنظر باشد نه اینکه خدمات را به خاطر رفاه اقلیت و تفریح طبقهی اشراف، انجام داد گرچه حقوق آنها به عنوان یک انسان و شهروند بیگمان باید محترم باشد. چه زیبا مولا علی(ع) در نفی تفکر نژادپرستی (Racism) در برخورد با مردم به مالک اشتر دستور داده است، آنجا که فرمود: »مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دستهاند؛ دستهای برادر دینی تو و گروهی دیگر در آفرینش با تو شریکاند»
3. خدمترسانی خالصانه و بدون منت: آنچه در خدمت به مردم از دیدگاه قرآن و حدیث حایز اهمیت است خدمت خالصانه و بدون منت است، زیرا خدمت غیرخالصانه و به همراه منت خسارات ذیل را در پی دارد: اولا؛ مردم انسانهای ناخالص و ریاکار را شناسایی میکنند و به خدمات آنان که برای کسب شهرت و مقام و جمع آرا و… انجام میگیرد ارزشی نمینهند. اگرچه ممکن است چند صباحی شخص مراعی از علم مردم مخفی باشد اما هرگز از علم خداوند دور نبوده و خداوند علم خالصانهی افراد را میپذیرد2 و برای آن اجری قایل است. در قرآن کریم میخوانیم که؛ انسانها هنگامی که دوران خام جوانی را پشت سر میگذارند و به سن پختگی که عارفان آن را سن چهل سالگی میدانند میرسند، یکی از خواستههای آنها در دعا از خداوند یکتا عمل خالصانه است. ثالثا؛ از آیهی «لاتبطلوا صدقاتکم بالمن ولاذی : استفاده میشود که خدمت خدمتگزاری به مردم اگر همراه با منت و آزار رساندن باشد بیگمان باطل و بیارزش است.
4. توجه به حاکمیت قانون درخدمتگزاری: قانون مبنای نظم اجتماعی و منشور تعیین حقوق و تکالیف دولت و شهروندان وشاخص خدمت حکومت به مردم و مردم به یکدیگر است. قانون حد و مرز خدمات نهادهای گوناگون اجتماعی و گوشزد و تذکر وظایف مردم به یکدیگر را بیان میکند. جامعه برای ادامهی حیات و انسجام و انتظام به قانون، همان اندازه نیازمند است که ما برای زندگی به آب و هوا نیازمندیم. از آیهی اول سوره حجرات چنین استنباط میشود که هرگونه خدمت مؤمنان باید ضابطهمند بوده و برپایهی قانون خدا و پیامبرش صورت گیرد. اولیای الهی در طول تاریخ همواره تلاش میکردهاند تا خدمت خویش را بر مدار قوانین الهی به چرخش درآورند، چرا که خروج از این مدار، چه بسا ظلم نابخشودنی به دیگران را به همراه میآورد.
ابن ابیالحدید معتزلی مینویسد: »علی(ع) در نوزدهم ذیحجهی سال 35 هجری در دومین خطبهی خویش، سیاست تساوی در تقسیم بیتالمال را اعلام کرد ». این سیاست برای افرادی چون طلحه و زبیر که در زمان عثمان ثروتهای بسیاری به چنگ آورده بودند غیر قابل تحمل بود. در سومین روز خلافت، آن حضرت به ابی رافع، کاتب و خزانهدار خویش فرمودند: که تقسیم را شروع کند؛ او هم از مهاجرین شروع کرد و به هر نفر سه دینار داد؛ سپس به انصار هم مانند آنها، و بعد به هر یک اعم از سرخ و سیاه سه دینار پرداخت کرد. سهلبن حنیف گفت: یا امیرالمؤمنین! این شخص دیروز غلام من بوده است که آزادش کردهام. حضرت فرمود: به همان اندازه که به تو از بیتالمال میپردازم به او نیز پرداخت میکنم؛ لذا به هر کس سه دینار پرداخت کرد و هیچ کس را بر دیگری ترجیح نداد؛ توطئه برعلیه امام هم از اینجا شکل گرفت که آنان فهمیدندکه ایشان دست به توقیف اموالی میزند که در زمان عثمان (به ناحق)انباشتهاند ، و البته مشکلاتی چون، غوغا سالاری، جنگ بر علیه امام را همراه داشته است؛ اما علی(ع)کسی نبود که به خاطر منافع شخصی، از اجرای قانون خدا عقبنشینی کند. داستان برخورد امام علی(ع) با عقیل برادر امیرالمؤمنین و ام هانی خواهر5 او معروف است که حضرت در خدمترسانی به دیگران، هرگز از محور قانون خارج نگشت و همواره دیگران را با خویشان یکسان میدیده است. نجاشی یکی از یاران امام علی(ع) بود که گاهی با شعر او را تعریف و تمجید میکرد؛ متأسفانه شیطان بر او غلبه کرد و مرتکب شرب خمر شد و امام(ع) نیز حد الهی را علیرغم مخالفت خویشان وی، بر او جاری ساخت. پیامبر(ص) نیز حد سارق را بر زنی که مرتکب سرقت شد بدون توجه به میانجیگریها، اجرا کرد . این دو نمونه، نشانهی آن است که بزرگان ما امنیت جامعه را با قاطعیت و اعمال قدرت و بر مبنای شریعت و قانون الهی برقرار میکردند.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار http://farhangeisar.com/
|